تاریخ فرهنگی ایران مدرن
پروژه تاریخ فرهنگی به بررسی گسترده فرهنگ ایران در قرن بیستم اختصاص دارد و در آن، فرهنگ معاصر ایران، عمدتا از خلال یازده ورودی، مطالعه و ارائه خواهد شد. این یازده مدخل برای گردآوری داده‌ها و پژوهش بر آن‌ها پیش بینی شده اند و عبارتند از: شخصیت ها (کنشگران)، نهادها، آثار، فرآیندها، رویدادها، زمان، مکان، اشیاء، مفاهیم، اسناد و سایر.

گزارش مقدماتی پژوهش های باستان شناختی تپه بلوچ، شهر فیروزه، نیشابور

نویسنده: خیرالنساء جودی، مریم دژم خو؛ تصاویر: امیر محبعلی، اسحاق ریگی

تپه بلوچ در حدود ۲۰ کیلومتری غرب نیشابور واقع است. در شمال شهرستان تازه تاسیس فیروزه و در شرق بنای باغ نشاط که بنایی از دوره پهلوی اول است قرار دارد. تپه در میان زمین‌های کشاورزی است. تپه بلوچ براساس اطلاعات شفاهی و اداری احتمالا در سال ۱۳۸۸ طی بررسی باستان شناختی شهرستان نیشابور شناسائی شد. این اثر از اردیبهشت تا تیر ماه سال جاری گمانه زنی بوسیله تیمی تخصصی مورد پژوهش قرار گرفت. 

آنچه امروزه از تپه باقی مانده شامل دو برجستگی احتمالا طبیعی با ارتفاع تقریبی ۵/۳ متر از سطح زمین‌های اطراف است. آثار دوره‌های مختلف بصورت ابزار ها و دستآس های سنگی و سفال بر سطح تپه و محوطه اطراف آن پراکنده است.

تصویر ۱: نمای کلی تپه و بریدگی میانه آن بوسیله لودر، دید از جنوب

طی پژوهش میدانی گمانه‌های متعددی با هدف شناسائی حدود و فرآیند شکل گیری اثر و روشن ساختن گاهنگاری محوطه و نهایتا پیشنهاد جایگاه آن در توالی پیش از تاریخی دشت نیشابور انجام شد. گمانه‌های مذکور شامل ۱۴ گمانه آزمایشی و ۸ گمانه لایه نگاری است. 

پژوهش صورت گرفته در تپه بلوچ نشان میدهد که بقایای امروزی تپه شامل نهشته‌های طبیعی و فرهنگی است که عموما با فرایندهای ترکیبی (فرهنگی و طبیعی) طی هزاره‌ها شکل گرفته‌اند. در مجموع، آثار بدست آمده از گمانه‌های ایجاد شده شامل سفال، ابزار سنگی، بقایای معماری؟ و داده‌های ریز است. شرح مختصر هریک در ادامه آمده است. 

سفال: سفال بعنوان عمده ترین و مهمترین داده در مطالعات باستان شناختی، بیشترین فراوانی را در میان بقایای باستانی تپه بلوچ دارد. سفالهای بدست آمده از این محوطه مربوط به دوره‌های مختلف است که در چند گروه عمده قابل طبقه بندی است. 

سفال قرمز ساده: این نوع سفال بیشترین فراوانی را دارد. رنگ خمیره و پوشش آن قرمز و از مواد گیاهی بعنوان ماده چسباننده استفاده شده است. از نظر گاهنگاری و بر اساس تکنولوژی ساخت می توان آن را به دوره‌های نوسنگی و مس- سنگی نسبت داد.

تصویر ۲: سفال قرمز ساده (مس – سنگی؟)

سفال قرمز منقوش: این سفال در لایههای نوسنگی تپه شناسائی شد. نقوش بصورت انسانی و خطوط موجی و منحنی شکل و در مواردی هندسی با رنگ قهوهای تیره بر پوشش قرمز نقش شده است.

تصویر ۳: سفال با نقوش موجی شکل (نوسنگی؟) و تصویر ۴: سفال با نقش انسانی (نوسنگی؟)

سفال نخودی ساده: رنگ خمیره و پوشش نخودی از ویژگیهای این گروه سفالی است. سفال نخودی چرخساز و دارای ماده چسباننده کانی است. این سفال در لایههای مربوط به عصر آهن محوطه بدست آمد. (تصویر ۵) 

سفال نخودی منقوش: این نوع سفال پوشش و خمیره نخودی، چرخساز و مزین به نقوش حیوانی است. از نظر گاهنگاری این نوع سفال در این محوطه احتمالا معرف دوره آهن است. (تصویر ۶) 

تصویر ۵: سفال نخودی ساده (آهن؟) و تصویر ۶: سفال با نقش حیوان (تکنیک نگاتیو، آهن)

سفال آشپزخانهای: این نوع سفال در لایههای مختلف محوطه شناسائی شد. در خمیره این سفال که عموما با دست ساخته شده از مواد گیاهی و در مواردی از میکا استفاده شده است. 

ابزار و دستآس های سنگی: این داده های فرهنگی بعد از سفال بیشترین فراوانی را در میان بقایای مادی تپه بلوچ داشت. ابزار از جنسهای مختلف در انواع تیغه، تراشه، سنگ مادر و دور ریز بدست آمد (تصویر ۷ و ۸). دستآس ها از جنس ماسه سنگ و سنگ های آهگی از معرف های استقرارهای روستانشین است و در تپه بلوچ نیز شناسایی شد. یادآور می شود غنای دستینه های سنگی از مشخصات استقرار تپه بلوچ است که نتیجه بهره برداری از مزیت موجود در چشم انداز منطقه است.

تصویر ۷: سنگ مادر  و تصویر ۸: انواع ابزار سنگی

مجموعه غنی دست افزارهای سنگی به اشکال مختلف (مسطح، مدور، مربع، کوبهای شکل و…) از سطوح و لایههای مختلف تپه و محیط پیرامون آن بدست آمد؛ کاربری دقیق آن مشخص نیست. 

دادههای ریز: شامل تعدادی مهره سنگی در جنس و اشکال مختلف، تعدادی شی از جنس گل پخته (احتمالا شی شمارشی؟)، یک قطعه شی گلی پخته دیگر با کاربری نامشخص، اشیاء فلزی شامل سرپیکانهای برنزی و خنجر، تعدادی هاون و دستاس سنگی و بخشی از یک ظرف سفالی نخودی رنگ به شکل سر اسب مزین به گل اخرا از دادههای شاخص محوطه بودند (گاهنگاری هر یک در تصویر آمده است).

تصویر ۹: سر پیکان برنزی (آهن) و تصویر ۱۰: شیء حجمی به شکل سر اسب (آهن)

تصویر ۱۱: مجموعه هاون و دسته هاون سنگی (آهن؟) و تصویر ۱۲: آبریز به شکل سر گاو (آهن؟)

تصویر ۱۳: مهره‌های سنگی (آهن؟)

یافته های معماری: معماری بصورت گودال های کاسته است که سازههای در ارتباط با حرارت و پخت نان در میان آن شناسایی شد. دو ساختار مدور و بیضی شکل در گمانههای دو و هفت شناسایی شد. سازههائی در ارتباط با حرارت در میان این ساختارها وجود داشت. این ساختارها دارای کفی سنگ چین هستند که بر روی آن پوششی سفالی با خمیره قرمز قرار دارد برای این پوشش کاربری ساچ را میتوان پیشنهاد کرد. این ساختار در گودال مانندی به عمق حدود ۵۰ سانتیمتر قرار دارد که به احتمال زیاد برای کنترل باد و حرارت و انجام فعالیت های روزانه ایجاد شده است.

تصویر ۱۴: سازه معماری کاسته در رابطه با پخت نان

علاوه بر دو ساختار یاد شده میتوان از سازه دیگری نام برد که در لایههای اواخر عصر آهن بود. این ساختار شامل فضائی نیم دایره شکل -که در برش قابل مشاهده بود- و سه حفره مدور که بر بالای فضای نیم دایره شکل قرار دارند، است. این حفرهها بوسیله سوراخی به فضای نیم دایرهای پائین مرتبط میشوند. دیوارهها و خاک اطراف ساختار حرارت دیده و قرمز رنگ است. از داخل حفرهها خاکستر و مقداری استخوان (بعد از عملیات شناورسازی) بدست آمد. برای این ساختار کاربری کوره (؟) پیشنهاد می شود.

تصویر ۱۵: سازه حرارتی (احتمالا کوره)

از دیگر بقایای معماری که شاید بتوان کاربری تزئینی را برای آن مطرح کرد سطح سنگ چینی است که بر روی آن بخشی از یک جمجمه و دو شاخ متصل به بخش کوچکی از جمجمه احتمالا قوچ یا بز وحشی قرار داشت. در اطراف این مجموعه گل اخرا نیز شناسائی شد. این مجموعه از لایههای مربوط به دوره نوسنگی بدست آمد.

تصویر ۱۶: مجموعه کف سنگچین با دو شاخ نصب شده بر روی آن

براساس آنچه توصیف شد و لایهنگاری محوطه، دورههای شناسائی شده در تپه بلوچ عبارتتد از:  

 نوسنگی باسفال– بطوری کلی نه تنها در مورد این استقرار در این دوره شیوههای معیشتی نسبت به دوره گذشته که مبنی بر شکارگری و گرداوری غذا بود به دامداری، کشاورزی و تولید غذا تغییر کرد. در این دوره روستاهای ابتدائی شکل میگیرند. و انسان ها علاوه بر تولید ابزار سنگی موفق به ساخت سفال میشوند. داده ها و اثار نوسنگی با سفال در تپه بلوچ شناسایی شده و بطور مقدماتی براساس مقایسه گاهنگاری نسبی و پیشنهادی حداقل حدود ۵۵۰۰ تا ۶۰۰۰ پ.م. است. 

عصر آهن- دومین مرحله از عصر فلز است که به طور کلی بعد از عصر مفرغ و سنگ قرار میگیرد[۱]. از ویژگیهای عصر آهن میتوان به : 

  • دستیابی انسان به تکنولوژی کشف و استخراج آهن از سنگ معدن،[۲]
  • پدیدار شدن تزیین های هنر حجمی در ظروف کاربردی. 
  • ساخت ریتون ها یا ظروفی با شکل کلی حیوان و انسان. 
  • ظهور پدیده سفال خاکستری که از عصر مفرغ آغاز شده بود بصورت تحول یافته در عصر آهن که فرض براین است که حاصل کوره های بسته هستند. 

به نظر میرسد بقایای بدست آمده از تپه بلوچ در لایههای شرح داده شده، معرف ویژگیهای اواخر عصر آهن هستند. داده های اوایل عصر آهن در تپه بلوچ شناسائی نشد.[۳]

بر اساس کاوشهای محدودی که در این فصل صورت گرفته پیشنهاد گاهنگاری این محوطه عجولانه است؛ اما آنچه که بر اساس بقایا و شواهد مادی مسلم به نظر میرسد این است که این محوطه از دوره نوسنگی باسفال مورد توجه قرار گرفته است؛ علاوه بر دادههای این دوره شاهد بقایایی از اواخر عصر آهن و احتمالا داده های محدودی از دوره تاریخی نیز در تپه بلوچ وجود دارد. براساس شواهد موجود در چشم انداز طبیعی استقرار بویژه کم و کیف منابع زیستی احتمالا بتوان فرض فصلی بودن  استقرار را طرح و بررسی کرد.  

از دیگر مسائلی که سعی شد تا حد امکان در این فصل به آن پرداخته شود محدوده پراکنش آثار بود که به نظر می رسد بقایای نهشته های باستانی در تپه بلوچ در کنار برآمدگی طبیعی و با کشیدگی شمال به جنوب برای اثار پیش از تاریخی و گسترش در شرق استقرار برای دوره آهن و آثار محدود دوره تاریخی است.