تاریخ فرهنگی ایران مدرن
پروژه تاریخ فرهنگی به بررسی گسترده فرهنگ ایران در قرن بیستم اختصاص دارد و در آن، فرهنگ معاصر ایران، عمدتا از خلال یازده ورودی، مطالعه و ارائه خواهد شد. این یازده مدخل برای گردآوری داده‌ها و پژوهش بر آن‌ها پیش بینی شده اند و عبارتند از: شخصیت ها (کنشگران)، نهادها، آثار، فرآیندها، رویدادها، زمان، مکان، اشیاء، مفاهیم، اسناد و سایر.

نقش و جایگاه بدن در شکل‌گیری هویت زنانه در طبقه اجتماعی–اقتصادی پایین ِ بم

نویسنده: مریم دژم‌خوی

بر اساس کاوش باستان شناختی با روش باستان شناسی معاصر
مورد مطالعاتی: بم، خانه خیابان تختی

هویت یکی از مفاهیم مطرح در علوم اجتماعی و انسانی است که در چند دهه اخیر کانون توجه نظریه اجتماعی بوده است. هویت پدیده ای سیال است که در فرایند فعالیتهای هر روزه افراد شکل می گیرد. هویت جنسی یکی از ابعاد هویتی افراد است که در جریان ارتباط با دیگر افراد تعریف می شود.

پژوهش حاضر به بررسی فرایند شکل گیری هویت زنانه (در برابر مفهوم دوشیزگی) در فرایند ازدواج در طبقه اجتماعیاقتصادی پایین شهر بم می پردازد. در این راستا بدن بعنوان کانون هویت و مرکز برخورد عاملیت و ساختار، موضوع تغییرات مختلف قرار می گیرد و با خلق تفاوت –بویژه تفاوت درون گروهی فرد را از دیگران متمایز می سازد. در این فرایند مواد فرهنگی بصورت نیت‌مند در راستای اعمال هدفمند افراد مورد استفاده قرار می‌گیرند. پژوهش حاضر با رویکردی باستان شناختی به بررسی نظام جنسیت  و فرایند جامعه پذیری جنسی در شهر بم می پردازد. داده ها، شواهد مادی بر جای مانده ازخانه های متروکه مربوط به زلزله دی ماه ۱۳۸۲ بم است که در لایه های زلزله زده این شهر جای گرفته اند.

پیش زمینه: بم، زلزله و لایه های زلزله زده  

شهرستان بم در جنوب شرقی ایران قرار گرفته است. این شهر در زلزله دی ماه ۱۳۸۲ بشدت تخریب شد. براساس آمارهای موجود در حدود ۴۰۰۰۰ نفر از جمعیت بم در این زلزله جان خود را از دست دادند و وسعت گورستان بم به یکباره چندین برابر شد (Garazhian and Papoli:2008:95). جمعیت شهر بم آمیزه ای از گروههای مختلف قومی، نژادی و مذهبی است. این جمعیت آمیزه ای از افراد بومی، اهالی سیستان و تبعه های کشورهای همجوار بویژه افغانستان است. این تنوع جمعیتی محصول موقعیت خاص این شهر و قرار گرفتن آن در مسیر شاهراه های تجاری است (دژم خوی:۱۳۸۵).پس از زلزله ترکیب جمعیتی بم بشدت دستخوش تغییر شد. این تغییر بصورت نرخ بالای مرگ و میر و مهاجرت اهالی بومی(پاپلی و علیخانی:۱۳۸۵) و افزایش مهاجرت از مناطق و کشورهای همجوار بویژه سیستان و افغانستان است (دژم خوی:۱۳۸۷).

با توجه به مطالعات باستان شناختی و قوم باستان شناختی انجام شده بنظر می رسد الگوهای اجتماعی حاکم بر عمل افراد بومی پس از زلزله کم و بیش مانند پیش از زلزله است. یکی از نظامهایی که این ثبات نسبی را نشان می دهد نظام جنسیت و روابط جنسی است که نقشی کلیدی در فرایند هویت یابی و جامعه پذیری جنسی افراد دارد.

زنان و مردان: نظام جنسیت در بستر فرهنگی بم                       

در شهر بم گروههای مختلف قومی و تباری زندگی می کنند که در طبقات مختلف اجتماعیافتصادی جای می گیرند. این تفاوت در زمینه جایگاه اجتماعی و اقتصادی در مورد ساکنان بومی نیز صادق است. در اقشار و گروههای مختلف شکلهای متفاوتی از رابطه جنسی (اعم از رابطه خویشاوندی یا کاری) میان دو جنس وجود دارد. مردان و زنان متفاوت هستند و در بازتولید و حفظ ساختار اجتماعی نقشها و مسئولیتهای متفاوتی دارند(Costin:1996:113). همچنین میان زنان طبقات و گروههای مختلف تفاوتهایی وجود دارد(Wright:1996:179) رابطه سازمان یافته و رسمی میان دو جنس از طریق ازدواج شکل می گیرد. ازدواج عامل اصلی قائده مند کردن و بیان و ابراز جنسیت است“(Voss:2007:126). با ازدواج رابطه ای پایدار، متدوام و بلند مدت بین زن و مرد برقرار می شود. بخش عمده ابعاد هویت زنانه و مردانه از خلال این رابطه شکل می گیرد. نقش زن و مرد در خانواده بصورت مکمل تعریف می شود. زن و مرد بصورت مشترک وظیفه اداره خانواده را بر عهده دارند، با این وجود شکل این رابطه و تعریف آن در میان گروههای مختلف، متفاوت است.

در طبقات بالا زنان معمولا شاغل هستند و در مدیریت منابع اقتصادی خانواده یا سرمایه گذاریهای مالی شرکت می جویند. در طبقه متوسط نیز آمار اشتغال زنان قابل توجه است. زنان عموما در مشاغل اداری مانند تدریس یا بصورت فروشنده در بازار مشغول فعالیت هستند. استفاده از خدمتکار حتی در طبقه مرفه معمول نمی باشد. رسیدگی به همسر و فرزندان از ویژگیهای یک زن خوب بشمار می رود.

در طبقه اقتصادیاجتماعی پایین عموما مرد تنها فرد شاغل خانواده است. زن بعنوان بانوی خانه مسئولیت اداره خانه، رسیدگی به همسر و تربیت فرزندان را بر عهده دارد. البته زنان به  فعالیتهایی مانند کشاورزی، فروش محصولات و فراورده های خانگی یا دام و طیور می پردازند. اما فعالیت آنها بیشتر جنبه همراهی با مرد خانواده را دارد و از نظر اقتصادی مطرح نمی باشد. اداره مالی خانواده بخش مهمی از هویت مردانه را تشکیل می دهد. عدم توانایی تامین خانواده یا واگذاری این مسئولیت به بانوی خانه امری شرم آور تلقی می شود و مردانگی آنها بشدت زیر سوال می رود. در این طبقه هویت زنان بیشتر از نقش و جایگاه آنها در خانواده و رابطه با همسر شکل می گیرد. مدیریت موفق خانه و بویژه رابطه خصوصی میان زوجین در هویت زنان بسیار موثر است.

زنان جوان این طبقه پس از ازدواج ابعاد جدیدی از هویت را تجربه می کنند. بسیاری از روابط و حوزه های مربوط به زندگی خصوصی، پس از ازدواج به روی زنان گشوده می شود. این روابط آنها را از زنان میانسال، مسن و بویژه دوشیزگان متمایز می سازد. بسیاری از حوزه های یاد شده مشخصا در ارتباط با بدن است. بدن در حکم سوبژه و ابژه کانون توجه، محل نمایش (Joyce:2005:147) و تغییر است. تغییرات متعددی که پس از ازدواج در سیمای عمومی، چهره و اعمال بدن اتفاق می افتد در شکل دهی به هویت زنان و تصویری که از خود بعنوان یک زن دارند، نقشی کلیدی دارد.  

شواهد مادی: مواد فرهنگی از خانهٔ خیابان تختی

نُرمهای اجتماعی بمنزله یک ابزار چارچوب دهنده هستند که مستلزم عمل افراد می باشند. در این فرایند فرهنگ مادی نقش فعالی ایفا می کند.“(Renfrew and Bahn:2000:216) مواد فرهنگی توسط عاملان در راستای دستیابی به اهداف اجتماعی استفاده می شوند(Hodder:2004:31). آنها نه تنها بازتاب عمل اجتماعی افراد هستند بلکه در برپایی روابط اجتماعی فعالانه شرکت می جویند(Engelstad:1991:502). امکانات مادی عمل ما را تجهیز می کنند(Barret:2001:157). افراد خودشان را بر اساس چیزهایی که می سازند و مصرف می کنند، ابراز می کنند(Meskell and Perucel:2004:3).

خانه خیابان تختی یکی از ۶ خانه کاوش شده در لایه های زلزله زده بم است. این خانه دارای دو اتاق است که در مقایسه با دیگر منازل مسکونی بم، خانه ای کوچک بشمار می رود. متراژ، پلان و مواد فرهنگی حاصل از کاوش نشاندهنده موقعیت اجتماعی و طبقه اقتصادی پایین ساکنان است.

کاوش در دو اتاق خانه به اضافه آشپزخانه انجام شد. یکی از اتاقها بعنوان اتاق خواب و نشیمن استفاده می شده و اتاق دیگر محل نگهداری لوازم شخصی و اضافی بوده و ماهیتی خصوصی تر داشته است. مواد فرهنگی بدست آمده شامل لوازم خانه، اسناد و مدارک، لوازم کودکان و قسمتی از لوازم شخصی بانوی خانه بهمراه دفترچه یادداشت خریدهای روزانه اوست:

۱- اسناد و مدارک: شامل مدارکی مانند برگه ماموریت است که نشاندهنده شغل صاحبخانه بعنوان راننده است. دفترچه بیمه کودکان که سن و جنس آنها را (یک دختربچه و یک پسربچه) مشخص می کند.

۲- اسباب بازی، لباسها و کتابهای داستان کودکان.

۳- لوازم و اسباب منزل شامل لوازم آشپزخانه و رختخوابهای خونی که نشانگر شب زلزله می باشند.

۴- دفترچه خرید: این دفترچه اساسا برای ثبت مخارج و اقلام خرید روزانه در نظر گرفته شده است. درعین حال اطلاعات جالبی در مورد رابطه این زوج بدست می دهد. بانوی خانه در ثبت مخارج روش جالبی را در پیش گرفته است. یادداشتها از زاویه اول شخص مفرد و به سبک روایی خطاب به همسرش نوشته شده است. وی در این یادداشتها به کمرنگ شدن رابطه خصوصی و تلاش او در نزدیک شدن به همسرش و تحکیم رابطه شان اشاره دارد. از نکات دیگری که در این یادداشتها به آن اشاره شده لوازمی است که بانوی خانه برای خود خریده است. با توجه به یادداشتها و داده های کاوش این لوازم به ۳ گروه کلی تقسیم می شوند. بخش عمده این مواد کاربری خصوصی و شخصی داشته و مشخصا با بدن در ارتباط است:

  لوازم مربوط به نظافت بدن شامل انواع صابون، پودرهای موبر و تیغهای خودتراش.

  لوازم خودآرایی شامل انواع لوازم آرایش چهره.

  داروهای مربوط به بیماریهای جنسی.

مواد فرهنگی مربوط به اعمال و تزیینات بدن از اتاقی بدست آمد که محل نگهداری لوازم شخصی ساکنان بوده است. خود آرایی و تزیینات بدن در شکل گیری هویت شخصی و اجتماعی افراد از اهمیت ویژه ای برخوردارند. افراد خودشان را در اعمال و تزیینات بدن به تصویر می کشند(Conkey anf Gero:1997:420)”. آراستن بدن نوعی بناکردن و عینی ساختن تمایزات اجتماعی مبتنی بر جنسیت است(Marcus:1994:46).

بدن: کانون هویت

هویت اجتماعی یک جنبه از خود فرد را تشکیل می دهد که او را از سایرین متمایز می کند(Gillespie:2000:81) و پیامد فهم افراد از شباهتها و تفاوتهایشان با دیگران است که در فرهنگ مادی نمود می یابد(Sorensen:2004:81). هویت جنسی طبقه بندی ثابت، غیرقابل تغییر و از پیش تعیین شده نیست (Voss:22004:59). هویت مفهومی فرایندی است که در طی آن ابعادی به وجود فرد اضافه یا کاسته می شود. ازدواج و تشکیل خانواده یکی از عواملی است که در شکلگیری هویت زنان و مفهوم زنانگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

در شهر بم بیشتر حوزه های مربوط به بدن بویژه خودآرایی و داشتن رابطه جنسی پیش از ازدواج از حوزه های ممنوعه تلقی می شود. پس از ازدواج تغییرات متعددی در ظاهر و عملکرد بدن اتفاق می افتد. سن و وضعیت تأهل بعنوان دو مولفه اجتماعی اعمال تغییرات در بدن را برای زنان متأهل مجاز می سازند. بدن بعنوان کانون هویت، تفاوت را خلق می کند و در افزودن ابعاد جدید به هویت فرد فعالانه شرکت می جوید. این تمایزات شامل تفاوتهای فیزیولوژیک تا تفاوتهای رفتاری می شود(Tanner:2002:256)” و زنان جوان متأهل را از دیگر زنان بخوبی متمایز می کند.

تجربه زندگی جنسی با توجه به بافتار و زمینه شکل ویژه ای بخود می گیرد(Meskell:2000:253). افراد با توجه به سن، جنس، طبقه، قومیت و مذهبشان ممکن است به طرق متفاوتی درباره جنسیت اندیشه، عمل یا آنرا تجربه کنند(۳۱Meskell:2007:). در بم تجربه جنسی پیش از ازدواج نوعی انحراف تلقی می شود. دوشیزگی بعنوان نماد غرور و نجابت زن عمل می کند. بدن تنها بروی همسر قانونی فرد باز است. آمیزش جنسی تنها در پاسخ به غریزه ای طبیعی یا تولید مثل عمل نمی کند. عاملیت جنسی نقشی کلیدی در هویت فردی و تصویر فرد از خود دارد. ایجاد جذابیت جنسی یکی از فاکتورهایی است که می تواند در ساخت و استفاده از مواد فرهنگی موثر باشد(Joyce:2004:185)”.  توانایی جلب توجه همسر بمنزله تایید زنانگی یک زن بشمار می رود. تصورات جنسی جامعه در مورد افراد می تواند با رشد آنها تغییر کند(Sofaer Derevenski:1997:876)”. بدن افراد پس از ازدواج بویژه در سالهای آغازین از نظر جنسی فعال در نظر گرفته می شود. آمیزش جنسی تجربه ای کاملا خصوصی است که از طریق بدن تجربه می شود. در این فرایند بدن تجربه کننده است و در عین حال توسط دیگران تجربه می شود(Joyce:2005:151)”. اتفاقها، انتقالها و تغییراتی که در مراحل مختلف زندگی افراد روی می دهد روی بدن بمنزله کانون هویت نقر می شود. (Sofaer Derevenski:2007)”. آراستن چهره در طبقه پایین شهر بم ویژه زنان جوان متأهل است.

تغییرات اعمال شده در بدن توسط افراد و گروههای مختلف به شکلهای متفاوتی معنی می شود (Hodder:2004:29). چهره و ظاهر افراد بعنوان ابزاری در جهت ارتباط اجتماعی میان افراد و گروهها عمل می کند (Sorensen:1991:122). تغییرات چهره و بدن در جامعه زن را بعنوان یک بانوی متأهل معرفی می کند و آنها را از دوشیزگان متمایز می کند. از دیدگاه دیگر زنان این زنان جوان بعنوان نوعروس شناخته می شوند. در حوزه خصوصی این تغییرات از دید همسر به معنی توجه زن به شریک زندگی خود می باشد.  

عاملیت و نقش دیگران در شکل گیری هویت  

گیدنز در بحث از فرایندهای تصمیم گیری نیت‌مندی را ویژگی مشخص عمل انسانی معرفی می کند(گیدنز:۱۳۸۳:۲۸۶, Dobres and Robb:2000). عاملیت ریشه در عمل نیت‌مند/هدفمند افراد دارد(Dornan:2002:404). هر فردی با توجه به آگاهی عملی که از شرایط جامعه دارد می داند چگونه باید عمل نماید(Johnson:1989:189, Shackle:2000:232). نیات، اهداف و اعمال افراد با توجه به جایگاهشان در جامعه تعریف می شود. هر فردی در طول دوران حیاتش شرایط مختلفی را بر اساس نقش و جایگاهش تجربه می کند و در حلقه های ارتباطی خاصی وارد می شود. افراد همواره جهان را در کنار افراد و گروههایی که از خلال شبکه های اجتماعی با آنها در ارتباطند، تجربه می کنند. انتخابها و اعمال ما با در نظر گرفتن حضور دیگران در زندگی مان برنامه ریزی می شوند.

وابستگی متقابل عاملان در شکل دهی به هویت افراد بسیار موثر است. هویت از خلال ارتباط با دیگر افراد، گروهها یا حتی نسلها تعریف می شود. بخش عظیمی از تجربیات شخصی افراد در ارتباط با دیگران معنی پیدا می کند. لوازم شخصی مربوط به بانوی خانه در خیابان تختی، خصوصی ترین و احساسی ترین لحظات منحصر بفرد زندگی او و تجربه جهان بعنوان یک زن جوان متأهل با ازدواج و حضور یک مرد در زندگی او معنی می یابد. بدون وجود همسر و رابطه ای که از طریق ازدواج برقرار شده هیچیک از اعمال هدفمند وی در زمینه خودآرایی و ایجاد جذابیت جنسی معنا و مفهوم نداشت. انسان وجود خود را در بافتی زمانی-مکانی گسترش می دهد. حاصل این گسترش تجربیاتی است که منجر به کسب معرفتی خاص نسبت به جهان، خود و سایر افراد است.“(عسکرپور:در دست انتشار)

یادداشت پایانی: زمینه مند کردن هویت

فرایند هویت پذیری (به شکل ابعاد جدید یا کاستن بخشهایی از وجود افراد) تا پایان عمر و حتی پس از مرگ افراد ادامه می یابد. ویژگی های مختلف اجتماعی مانند سن، جنس، طبقه، شغل و … که آمیزه آنها هویت افراد را تشکیل می دهد عاملیت فرد را بشدت تحت تاثیر قرار می دهد. افراد در جهانی از پیش برپاشده زندگی می کنند، کدهای هویتی افراد از این جهان معنی می گیرد. منابعی که ساختار در اختیار فرد یا گروههای مختلف قرار می دهد با توجه به شرایط اجتماعی افراد متفاوت است. افراد با کاربست استراتژیک این منابع در برساختن هویت خود شرکت می جویند. هویت مفهومی از پیش تعریف شده نیست بلکه مفهومی سیال و منعطف است که تعامل ساختار و عاملیت در برساختن شکل منحصر بفرد آن بسیار موثر است. هویت از طریق خلق تفاوت فرد را از دیگران متمایز می کند. ابعاد مختلف هویت که در بافتار زمانی/ مکانی خاصی شکل می گیرد، توسط فرد تجربه می شود. این تجربه در نوع خود منحصر بفرد است. بدن بعنوان عاملی هویت ساز و هویت پذیر کانون این تجربه و درک خود در شخصی ترین مقیاس است.

سپاسگزاری:

نگارنده از دکتر لیلا پاپلی یزدی مدیر پروژه باستان شناسی معاصر بم که در انجام این پژوهش مرا یاری دادند، صمیمانه سپاسگذاری می کند.  

در این پژوهش واژه جنسیت در برابر واژه انگلیسی Gender نهاده شده که به مفهوم یاد شده به منزله برساخته ای فرهنگی می نگرد.

کتابشناسی

فارسی:

دژم خوی , مریم,۱۳۸۵، نظام مبادلات در بسترهای فروپاشیده، مورد مطالعاتی،لایه های زلزله زده بم،، چکیده مقالات سومین همایش باستان شناسان جوان،تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور.

—————–، ۱۳۸۷، بررسی تاثیرات تغییرات جمعیت شناختی بر نظام مبادلات ، در دست انتشار.

علیخانی،الهه، پاپلی،۱۳۸۵ ،لیلا،بررسی قوم باستان شناختی الگوهای جابجایی جمعیت در بم پس از زلزله، چکیده مقالات سومین همایش باستان شناسان جوان،تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور.

عسکرپور، وحید،نظری بر تنگ سروک: در محضر خداپهلوان ،در دست انتشار.

گیدنز، آنتونی،۱۳۸۳، مبانی جامعه شناسی، منوچهر صبوری، تهران: نشرنی.

لاتین:                                                                                                             

Barrett, J.C. ۲۰۰۱.Agency , the Duality of Structure and the Problem of the Archaeological Record. In Hodder,I.(ed),Archaeological Theory Today.Cambridge: Polity Press , pp:141-166.

Conkey,M.W. and Gero, J.M.۱۹۹۷.Programme to practice:gender and feminism in archaeology , Annual Review of Anthropology,26, ۴۱۱-۳۷.

Costin,C.L. ۱۹۹۶. Exploring The Relationship Between Gender and Craft in Complex Societies In Wright, R. (ed) , Gender and Archaeology. Philadelphia :University of Pennsylvania Press ,pp:111-45.

Derevenski , J.S. ۱۹۹۷.Age and gender at the site of Tiszapolgar-Baasatanya, Hungry.Antiquity,71,875-89.

Derevenski , J.S.۲۰۰۷.Engendering children, engendering archaeology.In Insoll,T.(ed),The archaeology of identities,London and Newyork: Routledge,pp:87-96.

Dobres,M.A. and Robb,J.E.۲۰۰۵. Diong agency :introductory remarks on methodology, Journal of Archaeological Method and Theory, ۱۲:۳, ۱۵۹-۶۶.

Dornan , J.L. ۲۰۰۲. Agency and archaeology: past,present and future directions, Journal of Archaeological Method and Theory, ۹:۴, ۳۰۳-۲۹.

Engelstad, E.۱۹۹۱.Images of power and contradiction: feminist theory and post-processual archaeology.Antiquity,65,502-14.

Fowler,C. ۲۰۰۴.Identity politics,personhood , kinship, gender and power in Neolithic and early Bronze Age of Britain.In The archaeology of pluring & changing identities, (eds) Casella, E& Fowler ,C. USA: Springer, pp:109-34.

Garazhian,O. Papoli Yazdi,L.۲۰۰۸.Mortuary practices in Bam after the earthquake:An ethnoarchaeological study. Jornal of Social Archaeology,8(1),94-112.

Gilchrist,R. ۲۰۰۴. Archaeology & The life course:A time & age for gender .In: Meskell, L.and Preucel .R. , A companion to social Archaeology (eds),Oxford:Blackwell publishing, pp:142-160.

Gillespie,S.D.۲۰۰۱.Personhood.agency and mortuary ritual:a case study from the ancient Maya, Journal of Anthropological Archaeology,20, ۷۳-۱۱۲.

Hodder,I.۲۰۰۴.The social in archaeological theory:an historical and contemporary perspective In Meskell, L.and Preucel .R. , A companion to social Archaeology (eds),Oxford:Blackwell publishing, pp:20-35.

Johnson,M.H.۱۹۸۹. Conceptions of agency in archaeological interpretation. Journal of Anthropological Archaeology,8, ۱۸۹-۲۱۱.

Joyce , R.A. ۲۰۰۰.High culture , Mesoamerican civilization and the classic Maya  tradition.In Richards,J. and Van Buren,M.(eds),Order,legitimacy and wealth in early states ,Cambridge: Cambridge University Press,pp:64-76.

Joyce,R.A. ۲۰۰۴. Embodied subjectivity:gender,feminity,masculinity,sexuality. In: Prucel ,R. &.Meskell, L  (ed. ) ,A companion to social Archaeology.Oxford:Blackwell  pp:142-158.

Joyce,R.A. ۲۰۰۵. Archaeology of the body.Annual Review of Anthropology,34,pp:139-158.

Joyce,R.A. ۲۰۰۷.Girling the girl and boying the boy:the production of adulthood in ancient Mesoamerica.In Insoll,T.(ed),The archaeology of identities,London and Newyork: Routledge,pp:77-86.

Marcus,M.I.۱۹۹۴.Dressed to kill:women and pins in early Iran, The Oxford Art Journal,17:2,3-15.

Meskell, L.M. ۲۰۰۰. Re-em(bed)ding Sex :domesticity,sexuality,and ritual in New Kingdom Egypt.In Schmidt, R.&Voss, B.(eds), Archaeologies  of SexualityLondon & Newyork: Routledge,pp.۲۵۳-۶۳.

Meskell,L.۲۰۰۷.Archaeologies of identity. In Insoll,T.(ed),The archaeology of identities,London and Newyork: Routledge,pp:23-43.

Prucel ,R.W. &.Meskell, L ۲۰۰۴.Knowledges. In: Prucel ,R. &.Meskell, L  (ed. ) ,A companion to social Archaeology.Oxford:Blackwell , pp:3-20.

Renfrew,C. and Bahn,P.۱۹۹۱. Archaeology:Theories,Methods and Practice,London: Thames and Hudson.

Saitta, D.J.۱۹۹۴.Agency, class and archaeological interpretation.Journal of Anthropological Archaeology,13,201-27.

Shackel,P.A.۲۰۰۰.Craft to wage labor: agency and resistance in American historical archaeology.In Dobress,M.A. and Robb,J. (eds),Agency in archaeology,London:Routledge,pp:232-46.

Sorensen,M.L1991.The construction of gender through appearance. In Walde,D.and Willows,N.D.(eds), The archaeology of gender :proceedings of the ۲۲nd  Annual Chacmool Conference.Calgary:University of Calgary,pp:121-9.

Sorensen,M.L.۲۰۰۴.The archaeology of gender.In:Bintliff,J(ed),A companion to archaeology,Oxford:Blackwell,pp:75-91.

Tanner, J. ۲۰۰۱. Nature,culture and the body in classical Greek religious art. World Archaeology, ۳۳:۲ , ۲۵۷-۲۷۶.

Voss,B.L. ۲۰۰۴ .Sexual subjects: identity & taxonomy in archaeological research. In: The archaeology of pluring & changing identities, (eds) Casella, E& Fowler ,C. USA: Springer, pp: ۵۵-۷۱.

Voss,B.L.۲۰۰۷.Feminisms,queer theories and the archaeological study of past sexualities.In Insoll,T.(ed),The archaeology of identities,London and Newyork: Routledge,pp:124-36.

Wright, R.۱۹۹۶. “Gendered ways of knowing in Archaeology”. In: Right, R.(ed) ,  Gender & Archaeology, Philadelphia: Pensilvania university press, pp:1-19.