تاریخ فرهنگی ایران مدرن
پروژه تاریخ فرهنگی به بررسی گسترده فرهنگ ایران در قرن بیستم اختصاص دارد و در آن، فرهنگ معاصر ایران، عمدتا از خلال یازده ورودی، مطالعه و ارائه خواهد شد. این یازده مدخل برای گردآوری داده‌ها و پژوهش بر آن‌ها پیش بینی شده اند و عبارتند از: شخصیت ها (کنشگران)، نهادها، آثار، فرآیندها، رویدادها، زمان، مکان، اشیاء، مفاهیم، اسناد و سایر.

«گبه های شادی تاکی را آزاد و شاعرانه دیدم»

نویسنده: علی قهرمانی

شادی تاکی چندی پیش نمایشگاهی از گبه هایش را در گالری هفت ثمر برگزار کرد که در حاشیه این نمایشگاه استاد پرویز کلانتری در مورد مجموعه گبه های شادی تاکی گفت و گویی حول محور خلق اثر با مضامین بومی و شاعرانه، با او و علی قهرمانی داشته است. پرویز کلانتری خود شروع کننده گفت و گو است و آن را تا آخر هدایت می کند.

استاد کلانتری – هنرمند برای بیان هستی خودش به دنبال این پرسش است که، من چه کسی هستم؟ کجای این جهان ایستاده ام؟ و چگونه به هستی می نگرم؟ در حقیقت هنرمندان با آثاری که خلق می کنند می خواهند هستی خود را بیان کنند و این یک تعریف از فراوان تعریف هایی است که صاحب نظران برای هنر در نظر گرفته اند و من به آن باور دارم. حال شادی تاکی نیز برای بیان هستی خود به عنوان یک هنرمند به سراغ دست بافته های عشایری رفته و کارش را بر مبنای گبه ها قرار داده است. از دیرزمان هنر ایران با فرش شناخته می شده، به طوری که آرتور پوپ نیز در مقدمه کتابش جغرافیا را منشا و مبدا هنر مردمان می نامد و به رابطه تنگاتنگ شرایط جغرافیایی ایران و هنر فرش این کشور اشاره می کند؛ آرتور پوپ به شدت عاشق جغرافیای ایران بود و در کتاب خود توضیح می دهد که این جغرافیای پهناور با مراتع سرسبز دامنه های زاگرس و البرز از طرفی قلمرو پرورش گوسفندانی با پشم مرغوب بوده و از طرف دیگر هوای شفاف ایران سبب می-شد گل های رنگارنگ روییده شده در دامنه این کوه ها از فاصله خیلی دور دیده شوند؛ در واقع ایرانیان از همان زمان-های قدیم این گل ها را دیده اند و بر روی فرش بافته اند بنابراین اولین هنر ایرانیان از دیر زمان فرش است و ایران یعنی هنر فرش؛ حال شادی در عصر خود به این هنر و به ویژه گبه ها می نگرد. گبه ها هنر عامیانه کوچندگانی هستند که آن ها را بدونِ نقشه و فی البداهه می بافند، به طوری که می توان این فرش ها را در برابر فرش های فاخر شهری قرار داد و آن ها را در قاب خود نگریست. گبه ها سرشار از هنر عامیانه هستند در تعریف این هنر می توان مثالی همچون اشعار باباطاهر عریان را بکار برد زیراکه اشعار باباطاهر نیز هنر عوام را نمایندگی می کند و گبه ها نیز چنین عمل می کنند. شادی برای بیان تصویریش در ارائه پایان نامه گبه ها را بر می گزیند که به گفته خود او، دانشگاه در ابتدا این استفاده از گبه را به عنوان اثر تجسمی برای رشته گرافیک نمی پذیرد اما این عدم پذیرش مهم نیست زیرا تنها در اینجا نیست که چنین برخوردهایی صورت می گیرد که در غرب جهان متمدن، بوزارِ پاریس نیز سال ها هنرمندی مثل سزان را در کنکور رد کرد و این ننگ برای بوزار ماند که سزان بلاخره به بوزار راه پیدا نکرد ولی کسانی که از بوزار بیرون آمدند انگشت کوچک سزان هم نمی شوند، پس تنها در اینجا نیست که چنین خطاهایی انجام می گیرد. من با دیدن گبه های شادی بسیار به آن ها فکر کردم، این آثار از طرفی شاعرانه هستند زیراکه شادی در آن ها به اشعار عامیانه ای که همین مردمان کوچنده و بافندگان گبه ها آن ها را زمزمه می کنند، اشاره دارد و از طرفی این گبه ها آثاری تجسمی را خلق کرده اند، در حقیقت رابطه تنگاتنگی بین این نوع شعر و آثار تجسمی وجود دارد و شادی به این رابطه در قاب خودش پرداخته و این اشعار عامیانه را درون گبه ها داده است. این گبه ها در ابعاد کوچک یک متر مربع، می توانند به دیوار آویخته شوند در اینجا ما شاهد یک اثر تجسمی آویخته شده بر دیوار هستیم که هم گبه هست و هم نیست، در حقیقت نوعی بیان تصویری است که همچون تابلوی نقاشی، اما در قالب گبه آن ها را بر دیوار تماشا می کنیم. این کار شادی می تواند الگویی باشد برای تمام هنرمندانی که نوآوری کار خود را بر مبنای سنت می گذارند. بحث بر این بود که هنرمند از خود می خواهد بگوید: من چه کسی هستم؟ کجای این جهان ایستاده ام؟ و چگونه به این جهان نگاه می کنم؟ شادی از اول با خلق این آثار می گوید من بر سرزمین تاریخی و پهناور ایران ایستاده ام و میراثی که به من رسیده این دست بافته هاست. او به این هنر عامیانه بی اعتنا نیست و نوآوری خود را بر این اساس انجام داده است. بدور از بحث موفقیت در این آثار، گبه های شادی الگوی بسیار منحصر بفردی هستند برای تمام آن هایی که قصد نوآوری در این مسیری با نیم نگاهی به میراث سرزمین خود دارند.

علی قهرمانی- در چند دهه اخیر از هنرمندان مطرح قبل از انقلاب اولین بار چه کسانی کارهایی از این دست را در قالب فرش ارائه داده اند؟ استاد کلانتری- به نظر من مهمترینشان پرویز تناولی است. او نگاهی پژوهشگرانه دارد و در خارج از ایران به عنوان خِبره فرش ایران بسیار شناخته شده تر از داخل است. پرویز تناولی به این فرش ها نگریسته اما فرش های خود را با زبان تصویری مدرن خودش خلق کرده است. پرویز تناولی تنها کسی ست که در این زمینه بسیار پر رنگ دیده می-شود.

قهرمانی- خود شما نیز چند اثری در این زمینه ارائه داده اید؛ در مورد آن ها دوست داریم بدانیم. استاد کلانتری- بله، علت اینکه من از کار شادیر خوشم آمد این بود که دیدم درست همان تجربه ای که من کردم او هم انجام داده است. صادقانه بگویم کاری که شادی کرد با وفاداری بیشتر به دست بافته های عامیانه عشایری بود. من هم کارهای کوچکی در این زمینه انجام دادم اما ادامه پیدا نکرد. قهرمانی- در کارهای خانم شادی تاکی چند درصد دست بافنده را در اجرای طرح آزاد می بینید؟ استاد کلانتری- من فکر می کنم بهتر است خودش جواب دهد. واقعاً این سوال است، چند درصد؟ شادی تاکی- در ابتدای این پروژه من فکر می کردم این طرح ها باید بر کاغذهای شطرنجی ویژه فرشبافی به بافنده ها داده شود اما در راستای پژوهش هایی که بر گبه انجام دادم و با تاکید بر ذهنی باف بودن آن ها ترجیح دادم این کار را ادامه ندهم و طرح خود را بر کاغذهایی عادی در ابعاد تقریبی Cm50.50 به بافنده ارائه دادم همچنین رنگی که به بافنده می دادم سعی می کردم از تعداد رنگی که در نقشه هست چندتایی بیشتر باشد. در اینجا خود بافنده با توجه به طرحی که در دست داشت و سلیقه خود در کار تغییر ایجاد می کرد مثلاً سرمه ای طرح مرا آبی می بافت و یا آبی را به سبز تغییر می داد و بافنده این آزادی عمل را داشت که این برای خود من هم بسیار جالب بود زیرا کاری که در پایان می دیدم کار تازه ای بود که خود منتظر دیدن اجرای کامل آن بودم.

استاد کلانتری- در موسیقی کلاسیک مثلاً کنسرت های ویلون، آهنگساز وقتی کنسرت را برای اجرا می نویسد بخشی دارد با عنوان کادانس. به این معنا که برای این بخش آهنگی در نظر نمی گیرد و خود نوازنده انتخاب می کند که چه چیزی اجرا کند. در حقیقت اختیاری که تو به بافنده داده ای به کادانس شباهت دارد. این یکی از ویژگی هایی ست که امیدوارم در آینده کسانی که این الگو را انتخاب می کنند، ادامه دهند. این آثار یک الگوی جدی است که یک قسمت زیبای آن این است که، این آثارِ تجسمی شاعرانه هستند یعنی شعر نقش مهمی دارد و فرازهایی از آن شعر با همان زبان محلی نوشته شده است، بنابراین در عین این که هنر تجسمی اند شاعرانه هستند و این یکی از امتیازات این کار است.

منبع: «روزنامه آسیا»، دوشنبه ۲۷ آبان