تاریخ فرهنگی ایران مدرن
پروژه تاریخ فرهنگی به بررسی گسترده فرهنگ ایران در قرن بیستم اختصاص دارد و در آن، فرهنگ معاصر ایران، عمدتا از خلال یازده ورودی، مطالعه و ارائه خواهد شد. این یازده مدخل برای گردآوری داده‌ها و پژوهش بر آن‌ها پیش بینی شده اند و عبارتند از: شخصیت ها (کنشگران)، نهادها، آثار، فرآیندها، رویدادها، زمان، مکان، اشیاء، مفاهیم، اسناد و سایر.

مقالات قدیمی: ناصر تقوایی در یک نگاه شتابان (۱۳۵۳)

این مقاله در سال ۱۳۵۳ در ماهنامه فرهنگی،هنری رودکی منتشر شده است.

درباره ناصر تقوایی به خاطر ارزش و فراوانی و گوناگونی کارهایش بسیار میتوان گفت. آثارش نیز کم نیستند، با توجه به سالهای فعالیتش، متنوع ولی در ارتباط باهم. او زاده جنوب است و پرورده جنوب. بعنوان فیلمسازی که زادگاهش را خوب میشناسد، تقوایی مستندهایی در باره جنوب و مردم جنوب ساخته است. این فیلمها که هر کدام نشان دهنده گوشه خاصی از زندگی در جنوب ایران هستند برای اینکه او را یک مستند ساز موفق و اگاه بشناسانند کافی به نظر میرسند. با وجود این تقوایی فیلم های بلندش را هم دارد که به جز اخرین فیلمش «نفرین» که ضعف های خاصی را در کار او نشان میدهد از کیفیت بسیار خوبی بهره مندند.

تقوایی جنوب را هرگز رها نکرد. حتی هنگامی که به فیلم سازی حرفه ای در سینمای تجاری روی اورد و تقوایی خیلی زود حرفه ای شد . «حرفه» سینما به او بسیار میبرازد، از آن رو که او آماده است تا همه توش و توانش را در این راه بکار گیرد، و این سخنی به گزافه نیست. شور حرفه ای در کار او دیده میشود. و او خیلی زود حرفه ای شد.
یک حرفه ای به تمام معنی. چه در کار و چه در مسایل حاشیه ای کار که در این سرزمین گاهی جای متن را میگیرند. مسایلی مثل روابط اداری و اقتصادی کار که از قضا در سینما خیلی جدی هستند و در سینمای حرفه ای ناچارند جدی باشند.
فیلم های تقوایی ـ فیلم های بلند او ـ نشان دهنده یک تکنیک حرفه ای بسیار خوب در سینمای ایران هستند.تکنیکی که در کمتر فیلمسازی از همدوره هایش خبر داریم. این اگاهی فنی را تقوایی با نخستین فیلم بلندش نشان داد.

«ارامش در حضوردیگران» هنگامی ساخته شد که تقوایی تجربه فنی کنونی را نداشت.او هنوز «صادق کرده» را نساخته بود. با وجود این در همین نخستین فیلم بلند میتوان یک دید هنرمندانه و یک شناخت نسبتا خوب را از ریتم و میزانسن دریافت. این شاید به این خاطر باشد که تقوایی عاشقانه با فیلمش هنگام مونتاژ «ور» میرود، هر چند که پیرو این عقیده که فیلم روی میز مونتاژ خلق میشود نیست.
نظیر همین رابطه حرفه ای با کار را تقوایی در حاشیه هنرش هم دارد. رابطه ای که شاید بسیاری از سینماگران فاقد ان باشند. تقوایی سال گذشته از امضا کنندگان استعفا نامه گروه سینماگران پیشرو بود.و اینطور که بعدا شنیدم، یکی از طراحان این استعفای گروهی. او همیشه در مسایل حرفه ای سینمای تجاری حرفها و طرحهای شنیدنی بسیار جالبی دارد.

سابقه ناصر تقوایی بعنوان داستان نویسی و فرهنگ نسبتا غنی اش که گویا بر خلاف همکارانش (بسیاری از همکارانش) میکوشد انرا غنی تر سازد ، به او کمک میکند تا فیلم هایش را از نظر فرهنگی با ارزش سازد.هر چند که هیچکدام از این امتیاز ها در اینکه فیلم “نفرین ” او را همپای اثار دیگرش سازند کمکی نکردند.)

کار سینمایی او سوای کارهای فنی و دستیاری فیلم که در استودیو گلستان میکرد ، با فیلم های کوتاهی در باره پیشه های فراموش شده یا در دست نابودی اغاز میشود، که متاسفانه هیچکدام از این فیلم ها در دست نیست.او این فیلم ها را برای تلویزیون میساخت.
مستند های دیگر ناصر تقوایی نیز در تلویزیون و برای نمایش در تلویزیون ساخته شدند. بسیاری از این فیلم ها نمایش داده شدند و بعضی هم به سرنوشت اولین فیلم بلند او ” ارامش در حضور دیگران ” دچار شدند.بعضی مدتها بعد از ساخته شدن نمایش داده شدند یا تنها در جلسه هات خصوصی به نمایش درامدند.اما بیشتر فیلم های کوتاه او از تویزیون پخش شدند. به هر حال به خاطر این بی نظمی در نمایش فیلم ها به دشواری میتوان گفت که تقوایی کدامیک از فیلم های مشهورش را قبل از دیگری ساخته است.ولی به هر حال میشود گفت کدامیک از فیلم هایش از دیگری بهتر هستند.
فیلم های مستند او ویژگی خاصی دارند و ان توفیق نسبتا کامل در رساندن مفهوم انچه اتفاق می افتد است.در حالیکه ارزش های بصری و جنبه های کاملا فنی که به شناخت و درک سینما مربوط میشود در انها حفظ شده است.او دید هنری پذیرفتنی در فیلم های مستندش عرضه میکند. فیلم های مستند او بیشتر حادثه ای را که به ندرت اتفاق می افتد ضبط میکنند. او مستند داستانی نساخته و همچنین کمتر به سوی موضوع حاضر و اماده رفته است. رویداد در گذر به کار مستند هیجان بیشتری میدهد ولی در عین حال مستلزم کوشش دلسوزانه تر و ذهن فعالتر و اگاه تری است. از این چهار فیلم یکی هنوز نمایش داده نشده است (یا من ندیده ام) فیلم جشن هنر چهارم را میگویم. اما فیلم هابی دیگر بسیار معروف هستند ، «باد جن»، «اربعین»، و «مشهد اردهال».

فیلم مستند دیگر او “خرما ” نام دارد و از این محصول جنوب ، این معروفترین و فراوانترین محصول جنوب، پروردنش، بهره برداریش و ادم هایی که از ان و با ان زندگی میکنند سخن میگوید.این فیلم هر چند امتیاز های درخشانی به عنوان یک فیلم مستند دارد، اما کاری به درخشندگی کارهای مستند دیگر تقوایی نیست.

تقوایی توانایی بیشتری در «باد جن» و «اربعین» و «مشهد اردهال» نشان میدهد. این سه فیلم را از نظر شباهتهای عمقی موضوع هایشان و همچنین از نظر سبک کار میتوان یک «تریو» (سه گانه) دانست.هر سه انها مراسمی دینی –خرافی–روانی را تصویر میکنند.هر سه انها مردمان بسیار ی را در حالت جذبه و خلسه ای که خاص جمع مومنان است نشان میدهند.. هر سه انها از سنت های نیمه مذهبی نیمه اجتماعی حرف میزنند و غیر از نوبان و زار که کمی جنبه روانی دارد و یک نوع معالجه سنتی را مطرح میکند ، دو فیلم دیگر در ایمان به حالت گروهی اش مینگرند. شاید تقوایی در گزینش این موضوع ها کاملا اگاهانه عمل نکره باشد و واقعا قصد او این نبوده که حتما در فیلم های مستندش سراغ چنین سوژه هایی برود ، اما به هر حال این موضوع ها مسیر خاصی را در کار او نشان میدهند.
«باد جن» میکوشد مراسم نوبان و زار را در حد امکان واقعا انچنانکه هست به ما نشان دهد. برای اینکار تقوایی ناچار بود از یک دریچه کوچک که به اتاق اصلی مربوط میشد فیلمبرداری کند. این امکانات اندک از کیفیت خوب فیلم نکاسته است. آشنایی با این مراسم (تقوایی یکبار همراه دکتر ساعدی برای بررسی و تک نگاری در باره این مراسم به جنوب سفر کرد) و همچنین تصویر ها و صداهای خوب فیلم که با سلیقه و وسواس بهم پیوند شده اند، از «باد جن» فیلم خوبی ساخته است و انرا همراه دو فیلم دیگری که نام بردیم در شمار پانزده فیلم مستند درجه یک ایرانی قرار داده است. «مشهد اردهال» کار بهتری است و عملا نتیجه نسبتا بهتری را عرضه میکند.
مراسم قالی شویان که همه ساله در روز معینی در اردهال انجام میشود، مردمان بیشماری را به سوی خود میکشد و مراسمی است نسبتا طولانی با گستردگی سیار و واقعا هر لحظه اتفاقی می افتد که ممکن است برای سینماگری که با گروهش برای فیلم برداری به آنجا رفته است جالب باشد. به خاطر ارزش هر لحظه، حتما لازم است که سینما گر مراسم را بشناسد و همچنین روز فیلم برداری کاملا به گروهش مسلط باشد. تقوایی در این فیلم این سلطه را نشان میدهد. فیلم حاکی از ان است که مراسم با همه بزرگی و شلوغی و گستردگی اش نتوانسته است بر فیلم ساز و گروهش چیره شود. فیلم از نظر مونتاژ نیز بسیار جالب است.
غیر از این تقوایی «اربعین» را دارد که در جنوب ایران گرفته است، از مراسمی ویژه اربعین. این فیلم را بسیاری از صاحبنظران بهترین کار مستند تقوایی میدانند. تقوایی در این فیلم از امکانات موضوع استفاده درخشانی کرده است.
فیلم های بلند ناصر تقوایی که در واقع دور تازه ای را در کار مستند ساز سابق نشانه میزنند با «آرامش در حضور دیگران» اغاز میشود، که بر اساس داستانی از غلامحسین ساعدی در تهران فیلمبرداری شده است. شاید این تنها فیلم تقوایی باشد که فضای شهری اشنا دارد، هر چند که رد پای یک مستند ساز در ان بیش از فیلم های بلند دیگر تقوایی مشاهده میشود.

«آرامش … » نه به خاطر اینکه نخستین کار ناصر تقوایی در زمینه فیلم های بلند است ، بلکه به خاطر اینکه از نظر اندیشه و بیان سینمایی ” ازاد ” ترین فیلم اوست، اهمیت دارد. در فیلم های دیگر او حسابهای حرفه ای، با همه اینکه در فیلم خیلی خوب جا میافتند و شاید هم کمی تسلط فنی بیشتر که او را از نظر حرفه ای بیشتر یاری میدهد ، جلوی این آزادی را گرفته اند.

داستان فیلم ماجرای سرهنگ باز نشسته ای است که از شهرستان یا روستای دور افتاده ای به خانه اش در تهران باز میگردد و اوضاع زندگی دخترانش را که «پرستار» شده اند بر خلاف انچه میخواهد میبیند. در این میان یک زن روستایی (ثریا قاسمی) همسر سرهنگ بعنوان «بازمانده امیدوار کننده یک نوع محبت و صفای انسانی» با دلسوزی از او نگهداری میکند.
تقوایی میگوید این داستان را در فیلم سوم خود «نفرین » که از نظر ارزش های هنری به پای فیلم های نخستین او نمیرسد ، ادامه داده است. سرهنگ (اینجا جمشید مشایخی) از بیمارستان روانی بیرون می اید و همراه همسرش ( اینجا فخری خوروش ) به دهکده دور افتاده ای در جنوب میرود و روابطشان با خستگی هر چه بیشتر مرد و دلزدگی زن تیره میشود، تا اینکه پای جوان کارگری به خانه انها باز میشود (بهروز وثوقی) .
علیرغم گفته تقوایی این فیلم دنبال کننده داستان «ارامش …» نیست ، یا اگران داستان را دنبال میکند، انرا از بخشی دنبال میکند که ادامه اش هیچ ارتباطی به بخش نخست ان که در «ارامش …» مطرح میشود ندارد. این بیشتر «تم » معروف «بیگانه ای در کانون ما» است. «خارجی» که بر هم میزند. فیلم سوم او هر چند از تسلط فنی بیشتری حکایت دارد و از بازیگران حرفه ای در ان بهره برداری شده است، ولی فاقد امتیازهای «ارامش …» است ، هرچند که عیب های انرا هم ندارد. تقوایی در این فیلم اندکی «نارسا» و «گنگ» حرف میزند.

«صادق کرده» که بر خلاف دو فیلم دیگر تقوایی به سینمای «تحرک» و «هیجان» تعلق دارد، نشان میدهد که تقوایی از نظر حرفه ای میتواند فیلم های سالم پرتماشاگر تجاری بسازد. «صادق کرده» دقیقا یک فیلم تجاری سالم است. فیلمی که بدون اینکه هیچکدام از حسابگریهای فیلم های تجاری و بخصوص فیلم های تجربی ایرانی را داشته باشد، به راحتی تماشاگر را مجذوب خود میکند. این فیلم از تجربه های مستند سازانه او بهره های بیشتری نسبت به دو فیلم بلند دیگرش دارد. داستان فیلم از قتل های انتقامجویانه صادق کرده ، قاتلی که بیست سی سال پیش وحشتی در جاده های جنوب ایران ایجاد کرده بود ، حکایت میکند. سوای یکی دو ضعف دراماتیک و پرورش شخصیت ، صادق کرده کم نقص ترین فیلم ناصر تقوایی است، هر چند که از بسیاری جهات بهترین فیلم او نیست.
بهترین شخصیت سازی و همچنین بازیگری در قیلم های ناصر تقوایی را باید در فیلم «ارامش …» جست و بهترین فضا سازی را در «نفرین». «صادق کرده» از نظر ریتم و مونتاژ از فیلم های دیگرش بهتر است.
با این همه تقوایی هنوز «فیلم»اش را نساخته است. او بسیار جوان است و گویا مثل بسیاری از همکارانش از اینکه در یک محیط هنری ناسالم به کارش ادامه دهد ، مایوس نشده است. کاملا امیدوار کوشش میکند که محیط را گند زدایی کند. اما این کوشش نباید سازندگی او را کند سازد. ناصر تقوایی را باید در فیلم های بعدیش دید.

اطلاعات مقاله:
ماهنامه فرهنگی،هنری رودکی- شماره ۲۹ – سال دوم – اسفندماه ۱۳۵۲- ویژنامه نوروز
برچسب‌ها