تاریخ فرهنگی ایران مدرن
پروژه تاریخ فرهنگی به بررسی گسترده فرهنگ ایران در قرن بیستم اختصاص دارد و در آن، فرهنگ معاصر ایران، عمدتا از خلال یازده ورودی، مطالعه و ارائه خواهد شد. این یازده مدخل برای گردآوری داده‌ها و پژوهش بر آن‌ها پیش بینی شده اند و عبارتند از: شخصیت ها (کنشگران)، نهادها، آثار، فرآیندها، رویدادها، زمان، مکان، اشیاء، مفاهیم، اسناد و سایر.

چهره فرهنگی سال ۲۰۱۰: شب مهرداد اسکویی و نقبی از سادگی به پیچیدگی

نویسنده: محمد تهامی نژاد

خانمی هلندی درون سرزمین هلند، کارتی را بدستم داد که رویش نوشته شده بود “ورقه پستی ایران” (carte postal de Perse ) این کارت پستال در سال ۱۹۱۱ از تبریز صادر شده بود و شش شاهی قیمت داشت . سفارت هلند روی کارتی قدیمی از مجموعه مهرداد اسکویی نوشته بود : آقای کیس جی کول سفیر هلند از شما دعوت بعمل می آورد تا در ساعت ۶ بعد از ظهر روز ششم ژوئن ۲۰۱۱ در مراسم اعطای جایزه پرنس کلاوس به مهرداد اسکویی در محل سفارت هلند حضور بهمرسانید.

سفیر به من گفت بفرمائید از خودتان پذیرایی کنید. به تدریج مهمان ها آمدندو به اتفاق تعدادی از نسل سوم مستند سازان از فضای بستۀ هال کوچک به بالکن وسیعی وارد شدیم که رو به حیاط بود . بعد هم به اتاقی رفتیم که قرار بود جایزه در آنجا اهدا شود .سفیر هلند گفت:” او به بطور خاص حامی استعداد های شهروز توکل، لقمان خالدی ،محمد علی هاشم زهی و روزبه فرازمند است . کسی که بتواند چنین تأثیر مثبتی بر زندگی دیگران داشته باشد نمونه شایسته ای برای دریافت جایزه پرنس کلاوس است.”

سفیر ادامه داد : مضمون جایزه امسال مرزهای واقعیت بود و مهرداد نه تنها مستند ساز با استعداد بلکه انسان خونگرم و با ملاحظه ای ایست . اطمینان دارم همن خصیصه های انسانی در وجود اوست که باعث می شود شخصیت های اصلی فیلمهایش به او اطمینان واعتماد کنند و خود را آزادانه در مقابل دوربین مهرداد قرار دهند و داستان هایی را تعریف کنند که در غیر این صورت در درون خود مخفی می کردند.”

سفیر به دو نکته دیگر اشاره کرد:

اولاً مهرداد اسکویی به خاطر نمایش فیلم “روزهای بی تقویم” در آمستردام(۲۰۰۶) چهره شناخته شده ای است دوم این که نمایشگاه کارت پستال ها ارتباطی خاصی با هلند دارد . چرا که این کارت ها توسط انتشارات هلندی معروف بیزنس رویال آنسخده چاپ شده اند. شرکتی درشهر هارلم که بیش از سیصد سال سابقه دارد. این شرکت در سال ۱۸۹۲ اولین سفارش خود را از ایران برای تولید تمبر پستی دریافت کرد( به نقل از کتاب بستر روابط ایران وهلند در گذر زمان) سفیر ، دکتر فکوهی را به مقابل جمعیت دعوت کرد و او گفت :اگر پیچیدگی را مهمترین ویژگی جهان در ابتدای قرن بیست ویکم به حساب آوریم سادگی شاید آخرین پناهگاهی باشد که بتوان هنوز اندکی از توهمات و آرمان شهر گرایی از دست رفته قرن گذشته را در آن حفظ کرد و روزنه ای برای امیدی بدست آورد که همه ما را برای تداوم راه هایی ( هرچند به قصدی کما بیش نامعلوم ) که به آنها پایبندیم و باور داریم به آن نیازمندیم …مدار های پیچیدگی حیات و اندیشه ، عموماًً از خلال قالب های سادگی می گذرند. در این چهارچوب است که باید سینمای اسکویی را در یافت و درک کرد .

علی دهباشی آخرین سخنران بود ” دوست هنرمند ما نهضتی را در سراسر جهان براه انداخته که به جمع آوری و تدوین کارت پستال های تاریخی ایران از ۱۹۰۳ به این سو را شامل می شود . چرا از ۱۹۰۳؟ زیرا در این سال های ۱۹۰۵ که انقلاب مشروطیت در ایران آغاز شد، تعداد قابل توجهی از این کارت پستال ها توسط سید عبدالرحیم کاشانی در خیابان لاله زار منتشر شد.”

مهرداد ایستاده بود ومفهوم همان فضیلت سادگی ا ی بود که دکتر فکوهی گفت . دختر، دست پدر را گرفته بود و همسر ، لبخند مهربانانه و رضایت آمیزی داشت . مهرداد پیش از دریافت جایزه گفت:” بسیار خوشحالم ترتیبی داده شد که در یکی از مهمترین شب های زندگی ام عزیز ترین کسانم در کنارم باشند و دوست داشتم میهمانان دیگری هم در جمع ما حضور داشتند” و به این ترتیب از طریق مستند نامه ای ساده ، به گذشته تاریخی فیلمهایش پر کشید و شخصیت هایی را با ذهن خودش به میهمانی سفارت هلند آورد و مرا به یاد ادوارد سعید انداخت که روشنفکران زبان آدم هایی هستند که تریبونی برای سخن گفتن ندارند.

از پلکانی باریک بالارفتم، “آخرین روزهای زمستان “را در جریان همایش انسان شناسی هنر درتالار سوره اصفهان دیده بودم و حالا یکبار دیگر ، در اتاقی کوچک در طبقه دوم خانه سفیر هلند به دیدار بچه های بازپروری رفتم که یک یک می آمدند . آنها شادی های کودکی را با ترسی مزمن در آمیخته بودند . آنها با خودتصویری از جامعه وخانواده های تباه ، ترسیم می کردند که در آن ، زندگی ، ترسناک تر از مرگ است.آیا “نهاد” قادر می شد تا آنان را برای زندگی در جامعه دگرگون کند . شاید اگر روزی مهرداد اسکویی دوباره به سراغ بچه های روزهای بی تقویم برود بتواند حقایق تازه ای را بر ملا سازد .

دعوتنامه روی میز بود و زنی قاجاری پس از یکصد سال، مستقیم به دوربین و من خیره شده بود . آذرماه ۱۳۸۷ تعداد ۸۹ کارت پستال سیاه وسفید و یک کارت رنگی چاپ فرانسه متعلق به غلامرضا سحاب( فرزند مرحوم عباس سحاب ) درکاخ صاحبقرانیه به نمایش در آمد واز اسفند ۱۳۸۹ که مهرداد اسکویی نتایج پژوهش های خود را در قالب نمایشگاه کارت پستال های ایران  برگزار کرد تا امروز که به گفته علی دهباشی : “دوست هنرمند ما نهضتی را در سراسر جهان براه انداخته است”۰ چیزی نمی گذرد .اما در امر گرد آوری فرهنگ ، به پیشگامی مهرداد اسکویی و همکاری انبوهی از یاران اش ، گامی بلند درغنای مجموعه اسناد تصویری ایران برداشته شده است .در آن شب، تلاش و همت مهرداد اسکویی با جایزه ای جهانی نیز ستوده شد.